خشونت بین زوجین

در هفته گذشته که در دادگاه مشغول مطالعه پرونده بودم صحبتهای ارباب رجوع که با کارکنان دادگاه صحبت میکردند ناخودآگاه به گوشم خورد.

مورد اول خانمی بود که شوهرش را طوری کتک زده بود که باید دیه میداد و بابت دیه دو سکه از اقساط مهریه ­اش را بخشیده بود. مورد دوم مردی بود که حکم عدم تکمین گرفته بود و همسرش را که به خانه برگشته بود چنان کتک زده بود که دادگاه رای داده بود که تا یکسال حق ملاقات همسر و فرزند را نداشته باشد.

نکته جالب اینجا بود که وقتی کارمند دادگاه، از خانم مورد اول در مورد کم و کیف قضیه سوال میکرد او با حالتی حاکی از افتخار و پیروزی موضوع را تعریف میکرد و وقتی از مرد ضارب در مورد دوم، موضوع را پیگیر میشدند، بطور کلی منکر بود و خجالت میکشید که اصل ماجرا را تعریف کند.

به هر حال خشونت خانگی ناشی از دو چیز است:

  1. عجز مرد در متقاعد کردن همسر با گفتگو، برای پیشگیری از این موضوع پسران باید از سن کم برای کظم غیظ و شتابزد سخن نگفتن و عدم تصمیم گیری در هنگام عصبانیت، سنجیده سخن گفتن منطقی و مستدل عمل کردن و آداب معاشرت با جنس حساس زن آموزش ببینند.
  2. دختران نیز باید سخنان نیش دار زدن در هنگام عصبانیت را کم کنند و در هنگام عصبانیت با زوج خود با ملایمت سخن بگویند که آتش خشم او کمتر شود و سخنان نیش دار  و توهین آمیز و کنیه دار به همسرشان نگویند. به اصطلاح اصفهانی ها با کلامشان به همسرشان سک نزنند.

وکیل جوان

چند روز پیش به دادگاهی مراجعه کرده بودم. موضوع پرونده از این قرار بود که خواهری از برادرش برای تقسیم ارث و میراث و دریافت اجرت ­المثل شکایت کرده بود. وکیل خانم و خود آقا حضور داشتند. وکیل، خانم جوانی بود که به نظر می آمد بسیار کم تجربه است.  آقا بسیار شاکی و ناراحت بود و سعی میکرد با داد و فریاد قضیه را برای من توضیح دهد. خانم وکیل هم متاسفانه با گفتن بعضی حرفهای نیش و کنایه­ دار، آتش عصبانیت این آقا را تیزتر میکرد. 

عصبانی شدم و به هر دو تشری زدم و گفتم من اول باید پرونده را مطالعه کنم و تا وقتی مطالعه پرونده تمام نشده هیچ کدام حق صحبت ندارید. هر دو ساکت شدند و من هم با حوصله مشغول مطالعه پرونده شدم.

بعد از اتمام مطالعه، برای بازدید ملک به همراه آقا سوار ماشین شدیم و به محل وقوع ملک مراجعه کردیم. خانم وکیل در ابتدا به تشویق من مایل به همراهی نبود. به او گفتم این آقا عصبانی است و آنجا ممکن است حرکتی کند و یا حرفی بزند و حرمت شما شکسته شود. ترجیحا تشریف نیاورید. اول قبول کرد ولی بعد پشیمان شد و گفت ممکن است موکلم از من ناراحت شود و بهتر است من هم با خودرو خودم همراه شما بیایم. مخالفتی نکردم.

در طول مسیر آقا صحبت مفصلی کرد و ماوقع را از دید خود تشریح کرد. همین باعث شد که کمی آسوده خاطر شود و به قول معروف آتشش خاموش شود. به نحویکه وقتی به مقصد رسیدیم با خانم وکیل بسیار خوش برخورد رفتار کرد.

متاسفانه در دادگاه­ها این قضیه را بارها شاهد بودم که وکیل جوانی با گفتن بعضی حرفهای تحریک­ آمیز قضیه را پیچیده تر و بغرنج تر میکند.

توصیه من به عنوان یک همکار کارشناس به وکلا جوان این است که در مرحله اول سعی کنید به مراحل کار خود کاملا مسلط شوید که راه حل این موضوع مطالعه دقیق و پرونده ها و کتاب قانون و … است. بالا بردن دانش حقوقی فقط نباید محدود به دانشگاه باشد و همیشه باید در حال یادگیری باشید. مرحله دوم این که سعی کنید به پرونده ای که به شما محول شده کاملا مسلط شوید. از موکل خود بخواهید صادقانه و با جزئیات همه چیز را برای شما توضیح دهد و تمامی مدارک مورد نیاز پرونده را آماده کنید. توصیه بعدی من این است که شما به عنوان وکیل نباید با پرونده موکل خود احساسی برخورد کنید. به عنوان مثال اگر موکل شما مظلوم واقع شده دلیلی بر برخورد  احساسی و غیرمنطقی از طرف شما در دادگاه نیست. بلکه برعکس…

شما باید با سعه صدر و به دور از هیجانات کاذب و غیرمنطقی از موکل خود دفاع کنید. در واقع شما نباید خودتان تبدیل به یک طرف دعوا شوید. بلکه باید سعی کنید توسط اختیاراتی که قانون در اختیار شما قرار داده اختلاف نظر یا حق کشی به وجود آمده را رفع و رجوع کنید. گاهی در دادگاه­ها میبینم که وکیلی فقط با یک جلسه حضور در دادگاه و همچنین نوشتن یک لایحه بسیار قوی، منطقی و مستدل، رای را به نفع موکل خود عوض میکند.  پس سعی کنید قدرت بیان خود را تقویت کنید که در هنگام حضور در دادگاه تحت تاثیر جو منفی ایجاد شده توسط طرف مقابل قرار نگیرید تا بتوانید با استدلال قوی از حق موکل خود دفاع کنید و در ثانی همیشه به یاد داشته باشید یک لایحه قوی درصد زیادی از وظیفه شماست پس برای نوشتن لایحه مستدل، وقت و حوصله صرف کنید و به همراه مدارک کامل تحویل دادگاه دهید. نقص مدارک ارائه شده توسط شما در بسیاری مواقع باعث صدور رایی میشود که به راحتی در دادگاه تجدیدنظر شکسته خواهد شد.

مشروح تجربه من و کرونا

اواخر بهمن ۱۳۹۸ بود که مشخص شد ایران درگیر کرونا شده است. اولین خبر رسمی هم فوت دو بیمار کرونایی در قم بود. از اوایل اسفند ماه ما هم از خودمان در مقابل کرونا مراقبت میکردیم. ماسک میزدیم و دستکش میپوشیدیم و دستها را کامل با الکل ضدعفونی میکردیم. ضمنا هرشب قبل از خواب آب نمک غرغره میکردم. هر شب هم برای افزایش قوای ایمنی بدن سیر، پیاز، هویج و مرکبات میخوردم.

همان روزها برای بازدید ملک مورد وثیقه بانک، به منزل یک خانم پرستار رفتم. او گفت این ویروس بسیار ریز است و از ماسک عبور میکند . از آن روز دیگر تا چند روزی ماسک نزدم. البته بعدها ثابت شد که این حرف غلط است چون این ویروس به تنهایی و مجردا جابجا نمیشود بلکه همراه با مخاط و قطرات مایعات سرفه و عطسه جابجا میشود اگر فرد ماسک زده باشد این قطرات جذب ماسک میشود و وارد سیستم تنفسی شخص نمیشود.

به هرحال چند روزی من ماسک نزدم. بطور عادی زندگی میکردم و با دستکش سرکار میرفتم. محیط دادگاه ها هم که آخر سال بسیار شلوغ و پر ازدحام است. خلاصه روز پنجشنبه ۱۵/۱۲/۹۸ غروب با خستگی زیاد و احساس تب به خانه برگشتم و چون تب داشتم مایعات زیادی خوردم و بعد از شام سبک و مسواک آب نمک غرغره کردم. با داغی تب شدید همزمان احساس سرما در پاها و دستهایم هم داشتم خلاصه چیزی بین تب و لرز شدید بود بعد بدن درد و استخوان درد شدید هم اضافه شد. جوری که از شدت بدن درد خوابم نمیبرد. خلاصه صبح که شد (جمعه صبح) کاملا مریض بودم. تب و لرز و بی اشتهایی و بدن درد شدید، حتی پوستم هم احساس خستگی داشت و درد میکرد. شنبه در خانه استراحت کردم  یکشنبه هم تعطیل رسمی بود (۱۸/۱۲/۹۸) تولد حضرت علی(ع) روز پدر که فرصت خوبی شد برای استراحت در منزل.

اصلا دکتر نرفتم و به هیچ وجه دارو مصرف نکردم. مایعات زیادی شامل آب و چای و دمنوش گیاه آکیانسه و آب مرکبات و آب هویج و سیب میخوردم. همسرم هم خیلی با من همراهی کرد. انواع غذاهای مقوی و آب میوه و مایعات و سوپ را برایم فراهم نمود و مدام مراقبم بود. برای تقویت سیستم ایمنی بدن سیر و پیاز و هویج و مرکبات را به مقدار زیاد از قبل در برنامه غذایی روزانه ام گنجانده بودم که در طول مدت بیماری هم ادامه دادم. غروب یکشنبه به لطف خدا بهتر بودم و شب را خوب خوابیدم. روز دوشنبه صبح نود درصد بهتر شده بودم و تب نداشتم و کمی بیحالی مریضی را داشتم. بدلیل فشار کار شب عید مجبور بودم که سرکار بروم البته سعی میکردم خیلی خسته نشوم.

البته چون ریه های من درگیر نشده بود فکر میکردم آنفولانزای ساده بوده ولی بازهم کمی احتمال میدادم که کرونا بوده باشد. برای پرهیز از انتقال بیماری، همه جا ماسک میزدم و دستکش میپوشیدم. حدود یک هفته درگیر بیماری بودم و بالاخره شکر خدا بدون نیاز به دارو و مراجعه به پزشک خوب شدم.

تا مدتها بعد نمیدانستم که کرونا گرفته ام یا خیر. تا اینکه خانمم در اینترنت دید که آزمایشگاه مندل (روبروی بیمارستان دی در خیابان توانیر) آزمایش آنتی بادی کرونا انجام میدهد. روز دهم تیرماه تست آنتی بادی کرونا را انجام دادم و جواب آزمایش امروز مشخص شد.

جواب ازمایش دو قسمت است:

Sars-cov2-Igm:

که مثبت بودن آن نشانه درگیر بودن با بیماری است.

Sars-cov2-igg:

که مثبت بودن آن نشانه وجود آنتی بادی بیماری کروناست.

اگر Igg مثبت باشد و IGm منفی باشد یعنی فرد کرونا گرفته است و خوب شده است و الان ناقل نیست و ایمن نیز هست که من اینطور بودم، خدا را شکر. البته دقت آزمایش نود الی نود و پنج درصد است .

در اینجا خلاصه ای از فواید گیاه آکیناسه را میگویم:

آکیناسه گیاهی بومی کاناداست که در ایران نام سرخارگل بر روی آن گذاشته اند. چند سالی است که وارد ایران شده و در ایران هم به عنوان یک گیاه دارویی کشت میشود و در عطاری ها هم یافت میشود. شربت آکیناسه هم موجود است و مارک شرکت باریج اسانس آن را دیده ام. ثابت شده است که آکیناسه قوای ایمنی بدن را شدیدا تقویت میکند و لذا ضدآنفولانزاست  و ماده موثره گیاه بیشتر در گل آن هست.

روش مصرف:  به ازا هر نفر سه گل آکیناسه را در آب جوش بریزید و مثل چای دم کنید و میل کنید مزه اش هم بد نیست. در صورت ضرورت با عسل شیرین کنید یا همراه با چای سیاه دم کنید تا طعم و رنگ بهتری داشته باشد.

با توجه به تجربه عملی خودم بطور خلاصه برای درگیر نشدن با کرونا یا در صورت درگیری، زود خوب شدن موارد ذیل را پیشنهاد میکنم:

  1. مصرف سیر، پیاز، هویج و مرکبات همگی بصورت خام بصورت روزانه(برای تقویت سیستم ایمنی بدن)
  2. استفاده همیشگی از ماسک چون احتمال انتقال بیماری را تا ۹۰درصد کاهش میدهد.
  3. بعد از مسواک و قبل از خواب، غرغره کردن آب نمک (تا سیستم تنفسی درگیر بیماری نشود)
  4. در صورت بیماری استفاده از دمنوش آکیناسه و مایعات فراوان
  5. در صورت بیماری استراحت کافی

لطفا این مطلب را نشر دهید تا شاید به سایرین هم کمکی شده باشد.

برج-پارک

مدتی پیش مهندس جاوید شهردار سابق مناطق ۴ و ۱ و معاون شهرسازی در همایشی میگفت دیگر مثل سابق نیست که شهرداری تهران پول برای تملک زمین و تبدیل به پارک و فضای سبز داشته باشد. آنموقع که این حرف زده شده دوره جناب قالیباف بود، حالا که شهرداری حتی در پرداخت حقوق پرسنل خودش هم به مشکل خورده چه برسد به تملک پارکها و فضای سبز!

در تهران ملکهای بزرگ شخصی (باغات) وجود دارد که شهرداری نه آنها را میتواند تملک کند و نه اجازه ساخت و ساز در آنها را میدهد. در حقیقت این ملکها به امان خدا رها شده اند نه مردم عادی از آنها بهره ای میبرند و نه مالکین و نه شهرداری.

پیشنهاد من این است که شهرداری تهران در ملک های بزرگتر از دوهزار متر و یا ملک های حاصل از تجمیع چندین قطعه زمین که مجموعا بیش از ۲۰۰۰ مترمربع شوند اجازه ساخت و ساز بصورت برج- پارک با شرایط ذیل داده شود:

  1. حداکثر سطح اشغال مسکونی ۲۵% (برای ملک ۲۰۰۰ متری معادل ۵۰۰ مترمربع) و ارتفاع مسکونی ۱۴ طبقه (تراکم ۳۵۰ درصد که ۵۰% بیش از تراکم متداول ۳۰۰ درصدی است و مشوق خوبی برای سازندگان است.)
  2. حداکثر سطح اشغال زیرزمین ۴۰% (برای ملک دوهزار متری معادل ۸۰۰ مترمربع)
  3. حداقل فاصله سقف بالاترین زیرزمین تا پائین ترین سطح زمین، ۱ متر (حداقل عمق خاک روی سقف زیرمین یک متر باشد تا قابلیت کشت و ایجاد فضای سبز مهیا باشد)
  4. مالکین، مالک عرصه باشند (مالکیت شان محفوظ باشد ولی حق بهره برداری فضای باز غیر از معابر پیاده و سواره و رمپ، عمومی باشد و در اختیار شهرداری باشد)
  5. حداکثر مساحت معابر ۲۰% : (۴۰۰ مترمربع)

در مثال فوق

 به این ترتیب یک بوستان محلی با مساحت ۸۰۰ مترمربع (۸۰۰=۱۲۰۰-۲۰۰۰) حاصل میشود که دارای اندازه متوسط این بوستانها که معمولا ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمربع میباشد، حاصل می­آید.

به این ترتیب مزایای زیر حاصل میشود:

  1. مالکین دارای ساختمانهای مسکونی مرغوب از نوع برج-باغ با نورگیری از چهار طرف و منظره عالی و فضای سبز پیرامون میشوند و منتفع میشوند.
  2. مردم ساکن در محلات و عموم، دسترسی به فضای سبز محلی بوستان پیدا میکنند.
  3. سرانه فضای سبز افزایش پیدا میکند.
  4. نیاز شهرداری به خرید زمین برای فضای سبز مرتفع میشود.
  5. از طریق اخذ عوارض برای شهرداری درآمدزائی میشود.
  6. با تجمیع پلاکهای ریزدانه، قطعات بزرگ مسکونی مرغوب ایجاد میشود.
  7. ارتفاع شهر افزایش می یابد و نیاز به حاشیه نشینی و گسترش افقی شهر کاهش می یابد.

پیش بینی آتش سوزی های وسیع در طبیعت ایران و لزوم آمادگی برای آن

امسال به لطف خدا بارندگی های خوبی در سطح کشور داشته­ایم. بطوریکه عکس های هوایی منتشر شده توسط ناسا سطح کشور را سبز نشان میدهد. این خیلی هم خوب است ولی بزودی با گرم شدن هوا علف هایی که با بارش های بهاری روئیده اند، زرد و خشک میشوند و پتانسیل بالایی برای آتش سوزی های وسیع در مراتع و بیشه ها و مناطق جنگلی ایجاد میشود. تا دیر نشده از حالا باید به فکر افتاد و فورا دست به کار شد وگرنه خیلی زود دیر میشود. اگر فورا دست به کار نشویم چند روز دیگر که هوا گرم میشود باید منتظر آتش سوزی های وسیعی در کشور باشیم.

اقدامات ذیل توصیه میگردد:

  1. برخلاف گذشته، امسال اجازه چرای دام در همه مناطق پرعلوفه داده شود. چرای دامها باعث کم شدن علوفه و لگدمال شدن آنها و جلوگیری از حریق میشود.
  2. با انجام شخم عریض با تراکتور در خطوط عمود بر جهت بادهای غالب هر منطقه (Fetch) و ایجاد عرض بدون علوفه، جلوی گسترش آتش گرفته شود.
  3. در هر منطقه آتش نشانان آماده باش و تجهیز شوند تا بصورت محلی و سریع جلوی گسترش آتش را بگیرند. در این زمینه جوامع محلی و نیروهای بسیج آموزش داده شوند تا در موقع ضروری به کمک بیایند.
  4. در مناطق قرق و اراضی منابع ملی که امسال علوفه زیاد است به روستائیان و دامداران اجازه برداشت علوفه مکانیزه داده شود.
  5. عبور اشخاص متفرقه از داخل مناطق جنگلی و پر علوفه ممنوع شود و اجازه آتش افروزی به هیچ وجه به هیچ کس داده نشود و بکلی ممنوع شود.
  6. علوفه مناطق جنگلی حتی ­المقدور چیده شود و نواحی کم درخت در جهت عمود بر بادهای غالب، سطح زمین شخم زده شود تا در صورت آتش سوزی احتمالی از گسترش آن جلوگیری شود.
  7. با انجام کارهای فرهنگی و تبلیغات آگاهی همه مردم در خصوص موارد فوق افزوده شود.

برج باغ

همه میدانیم که تهران تا ۲۰۰ سال پیش قریه ای بوده در کنار ملک ری، از آبهای جاری شده از کوهستانهای سربه فلک کشیده البرز جنوبی مشروب میشده و پر از مزارع و باغها و مراتع بوده و دارای خاک آبرفتی عمیق و مرغوب مناسب برای کشاورزی نقاشیهای کمال الملک و سایر نقاشان در دوره قاجاریه نیز موئد سرسبز و خرم بودن تهران و دشتهای اطراف آن مثل دشتهای ورامین، دماوند و شهریار میباشند. القصه تهران پایتخت شد بزرگ شده مهاجر پذیر شد و کوتوله و پهن مانده و مرتفع نشد تراکم جمعیتش در واحد سطح بدلیل آنکه ساختمانهایش عمدتا مرتفع نیست, کم است.

باغها و مزارع و مراتع یکی یکی تبدیل به ساختمان شدند. درخت ها ریشه کن شدند و جایشان را به ساختمانها دادند.

معدود باغهای تهران که عمدتا متعلق به درباریان و اشراف و ثروتمندان بودند هم به تدریج به برج و ساختمان تبدیل شد. آدمیزاد هم تمامیت خواه است دور تا دور ساختمانها را دیوارهای بلند میکشند که هیچکس نتواند از فضای سبز داخل مجموعه ایشان استفاده بصری کند.

برخلاف اروپایی ها که خانه هایشان با پرچین کوتاه شمشاد از همدیگر جدا است, ما ایرانیها از ترس دزد یا به خاطر دیده نشدن, عادت کرده ایم دیوارهای بلند مثل دیوارهای زندان دور خانه هایمان بکشیم تا خودمان داخل این زندان در آسایش و در آرامش بدون دیده شدن باشیم. به هرحال در دوره هایی در شهرداری تهران برای حفاظت از باغهای باقیمانده, ساخت و ساز در آنها را ممنوع کردند. مالکان هم با خشک کردن درخت ها باغ را از بین بردند تا بتوانند در آن ساخت و ساز کنند! شهرداری تهران برای مقابله با این موضوع طرح برج باغ را مطرح کرد. مثلا در زمینی به مساحت ۳۰۰۰ مترمربع اجازه ساخت سی درصد را میداد که میشد ۹۰۰ مترمربع و به جایش در ارتفاع جواز میداد. مثلا نه طبقه که بر این اساس میشود ۲۷۰ درصد مساحت زمین در حالیکه در زمینهای غیرباغ اجازه ۵ طبقه شصت درصدی معادل ۳۰۰ درصد را میداد.

که البته با توجه به مرغوبیت این ساختمانها بازهم ساخت برج باغ توجیه اقتصادی داشت و برج باغهای زیادی عمدتا در شمال تهران به این روش ساخته شدند. البته در عمل با توجه به ساخت رمپ پارکینگ و مسیرعبور ماشین و پیاده و توسعه زیرزمینها به شصت درصد مساحت زمین برای تامین پارکینگ عملا فضای سبز قابل توجهی در این برج باغها نماند و عملا این طرح نیز ابتر ماند. شورای شهر جدید بعد از حدود دو سال معطلی مالکین باغات, طرحی برای ساماندهی باغات مصوب کرد.

اهل فن میدانند که این طرح بیشتر به شوخی شبیه است و عملا کارایی ندارد. مثلا برای زمین یکی از دوستان ما اجازه ساخت ده درصد مساحت زمین را در دو طبقه داده اند مساحت زمین وی ۳۷۰  مترمربع است ده درصد میشود سی و هفت متر و پنج درصد آن میشود ۱۸ مترمربع حالا درنظر بگیرید که این بنده خدا باید در ۳۷۰ مترمربع زمین خود که مثلا ده میلیارد تومان می ارزد خانه ای دو طبقه بسازد که هر طبقه اش ۱۸ مترمربع میشود لابد طبقه پایین دارای یک اتاق شش متری و دوازده مترمربع راهرو و راه پله میشود و طبقه بالا هم در شش مترمربع فقط یک سرویس بهداشتی و حمام میتوان ساخت. برای آشپزی هم باید در باغ با هیزم, آتش روشن کند و روی آن غذا بپزد و زیر درختان میل کند!

اگر هم مهمان برایشان بیاید میتوانند در حیاط برایش چادر بزنند.

واقعا تصویب کنندگان این طرح که نخبه های جامعه ما هستند پیش خود چه فکری کردند!!!

پیشنهاد من این است به همان طرح برج باغ برگردیم و معایب آنرا رفع کنیم, سطح اشغال به جای سی درصد بیست و پنج درصد باشد و تعداد طبقات به جای ۹ طبقه ۱۲ الی ۱۵ طبقه مسکونی باشد حداکثر سطح اشغال پارکینگ ۴۰ درصد باشد و کد ارتفاعی سقف بالاترین پارکینگ از پایین ترین تراز خاک محوطه یک متر پایین تر باشد و طبعا سقف پارکینگ ایزوله باشد به این ترتیب روی فضای پارکینگ میتواند فضای سبز احداث کرد. به طور طبیعی میتوان فضای سبز پیرامون برج (به جز معابر دسترسی) پیاده و سواره عمومی باشد و انگار پارک شهری است و حتی میتوان با حفظ مالکیت خصوصی مالکین, مدیریت این فضای سبز را به خود مالکین محول نمود.

ضمنا دیوارهای پیرامونی ساختمان (سمت خیابان) موکدا از نوع پرچین شمشاد باشد.

به این ترتیب مالکین باغات به ساخت و ساز بلندمرتبه در باغات ترغیب شوند و مردم نیز از فضای سبز حاصله منتفع شوند و شهرداری نیز به درآمد هنگفت ناشی از فروش عوارض و تراکم میرسد شهر نیز از کوتوله گی خلاص میشود و مرتفع میشود این نوع برج باغها برای مساحت باغات بالای ۱۰۰۰ مترمربع قابلیت اجرا دارد.

در صورت تجمیع چند قطعه باغ و تبدیل زمین به بالای ۱۰۰۰ نیز تراکم تشویقی نیز اعطا شود. برای باغات کمتر از ۵۰۰ متر نیز ضوابط ساخت و ساز معمولی R122 (%60+2) در ۵ طبقه اعمال شود. فقط مالکین ملزم شوند که فضای دیوار سمت خیابان صرفا پرچین شمشاد باشد. برای باغات ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمربع نیز ساخت ساختمان مسکونی در مساحت ۴۰ درصد در وسط زمین و تراکم همان سیصد درصد الزامی شود فضای سبز پیرامون نیز صرفا با شمشاد محصور گردد.

من و ماه رمضان

فردا اول ماه رمضان است هر سال رمضان رو به خنکی و کوتاهی میرود و روزه گرفتن آسانتر.

اولین خاطره ای که از رمضان دارم این است که در منزلمان در قم نیمه شب از خواب بیدار شدم و دیدم پدر و مادرم در حال خوردن سحری هستند. من را هم دعوت کردند و چند لقمه ای خوردم و دوباره خوابیدم. شاید سه یا چهار ساله بودم.

حدود نه سالگی (آن موقع در اراک بودیم) و دانش آموز دوره ابتدایی بودم با پدر و مادر و برادرم سحری میخوردیم و روزه کله گنجشکی میگرفتیم. ماهی یکبار هم روزه کامل میگرفتیم که بیشتر در روزهای ضربت خوردن حضرت علی بود.

اول دبیرستان اولین سالی بود که به سن تکلیف رسیدم و روزه کامل گرفتم، خرداد سال ۱۳۷۰شمسی.

ماه رمضان در خرداد و مصادف با امتحانات نهایی بود. روزه میگرفتم و سختم بود. یادم است اولین روز بعد از امتحان حواسم نبود و بعد از جلسه امتحان از آبسردکن  آب خنک مفصلی خوردم که هنوز مزه اش یادم است. از آن موقع تا الان قریب سی رمضان میگذرد و با لطف و یاری خدا هر سال تقریبا تمام روزه هایم را گرفته ام. غیرآنکه مریض بوده ام یا مسافر بودم یا یکی دوباری که شیطان فریبم داد!

از سال ۱۳۸۱ که ازدواج کردم قریب به بیست رمضان را با همسرم روزه گرفته ایم. عمده زحمات سفره سحری و افطاری و تهیه غذا و .. در این ماه به عهده همسرم بوده است.

خدا را شکر پسرم آرش از رمضان پارسال (۱۳۹۸) روزه هایش را کامل میگیرد. پسرم صبور است و با وجود سن کمش با صبوری روزه میگرد.

خدا به همه مومنین و مومنات و پسرم و همسرم و من  سلامتی و عزت و لذت از برکات رمضان نصیب و قسمت نماید. ان شاا…

ایده هایی برای کارآفرینی

در ذیل چند ایده کارآفرینی را ذکر میکنم. حقیقتش خودم به برخی از آنها خیلی علاقه مند بودم ولیکن فضای کسب و کار کشور را برای کارآفرینی مناسب نمیبینم. انگار همه سیستم کشور دست به دست هم داده اند تا چوب لای چرخ کارآفرین بگذارند و مانع کسب و فعالیت حلال او که باعث اشتغالزایی و رونق اقتصادی است، شوند. جالب است که همه مسئولین با هم یکصدا شعار حمایت از تولید داخلی در شرایط تحریم و ضرورت شکوفایی اقتصادی و رونق را میدهند ولی در عمل با اهرم های بروکراسی اداری، عدم صدور پروانه کسب مربوطه، قوانین و رویه های ترکمانچای حاکم بر بانکها، ادارت دولتی و بخصوص تامین اجتماعی، مالیات و مالیات ارزش افزوده باعث دلسردی کارآفرین و مانع کسب حلال او میشوند. به هر حال امیدوارم که جوانان علاقه مند و مستعد و پر از انرژی در جهت دانش و توانایی و علاقمندی خود کارهای ذیل را در جهت کارآفرینی و اشتغالزایی انجام دهند:

  1. تولید لوله سیمانی به روش نیمه صنعتی (مشابه دستگاه بلوک زن تخمگذار) برای آبیاری زیرسطحی
  2. تبدیل ضایعات تازه میدانهای میوه و تره بار شهرداری به غذای دام بصورت کنجاله
  3. تولید نهال پسته پیوندی در گلدان
  4. صیقلی کردن سنگ رودخانه ای برای نماسازی و کف سازی زینتی
  5. خدمات پیوند درخت میوه بصورت تضمینی در سطح شهرهای بزرگ
  6. کاشت لیموترش سنگی در گلخانه
  7. تولید نهال گردو پیوندی مرغوب
  8. تولید طالبی و هندوانه در گلخانه برای ماه رمضان
  9. پرورش اسب یورقه و برگزاری تورهای گشت در طبیعت و گشت صحرایی با اسب یورقه
  10. ایجاد اقامت گاه بومگردی همراه با نگهداری اسب یورقه و برگزاری سواری آزاد در طبیعت
  11. کاشت بلوبری و سایر خانوده بری ها در گلخانه
  12. کاشت یونجه با آبیاری زیرسطحی
  13. پرورش کروکودیل با ضایعات کشتارگاهی
  14. پرورش کبوتر گوشتی برای صادرات
  15. پرورش گوسفند رومانف (چندقلوزا)
  16. پرورش بز سانن شیری و چندقلوزا مناسب مناطق خشک
  17. پرورش بز مورسیا برای مناطق خشک و کم آب
  18. بازیافت سرشاخه های هرس شهرداری برای بستر دام و طیور و استفاده در صنعت نئوپان
  19. زودرس کردن گلها در گلخانه برای شب عید مثل محبوبه شب و یاس و گلایسین و ..
  20. تولید سنگ کیوبیک cubic (10*10*10) از ضایعات سنگبری ها
  21. تولید گچ میکرونیزه از سنگ گچ خام (CaSo4) برای اصلاح خاک های قلیایی
  22. کاشت گیاه دارویی خارمریم Milktistle برای درمان هپاتیت و ضایعات کبدی و تقویت کننده و محافظت کننده کبد
  23. کاشت گیاه دارویی سرخارگل (آکیناسه صورتی) Accinasia purpura  که افزاینده شدید قوای ایمنی بدن و ضد سرماخوردگی و آنفولانزا و …. میباشد.
  24. توسعه باغات با آبیاری زیرسطحی، با مقدار آب موجود، (سطح باغات کشور تا سه برابر قابل افزایش است)

بیمه خرید و فروش ملک و پیش خرید آپارتمان

امثال ما که کارشناس رسمی دادگستری در رشته راه و ساختمان یا امور ثبتی هستیم با پرونده های متعدد کلاهبرداری، فروش مال غیر، عدم انجام تعهدات قراردادی، مغایرت مفاد قرارداد با ساخت، پیش فروش یک آپارتمان به چند نفر، عدم تکمیل و تحویل ساختمان، طولانی شدن زیاد دوره ساخت، فوت یا ورشکستگی سازنده، مشکلات شهرداری و اخذ پایانکار وخلافی ساختمان و معارض بودن املاک با هم، مشکلات سند مالکیت، مستحق للغیر بودن، ابطال سند مالکیت توسط دادگاه، اوقافی بودن، مصادره ای بودن، وکالت بلاعزل به غیر، جعل سند و … مواجه میشویم. یعنی ممکن است شما آپارتمان، زمین، ویلا و یا ساختمان را بخرید و بعد از مدتی معلوم شود که متعلق به دیگری است و یا سند جعلی است و به همین دلایل ریسک معاملات ملکی در ایران بسیار بالاست.

یک بار پرونده ای داشتم که خانمی آپارتمانی را خریده بودند و فروشنده با همدستی آژانس معاملات املاک، آپارتمان دیگری در همان مجتمع را تحویل خانم داده بودند. خانم هم با توجه به اینکه سواد بالایی نداشت و تجربه ای در این مورد نداشت همه مدارک خود را تحویل فروشنده داده بود تا برایش سند بگیرد! و هیچ مدرکی پیش خودش نبود. و کار به شکایت و دادگاه کشیده بود.

یا پرونده ای دیگری داشتم که شخصی زمینی را خریده بود و در آن زمین اقدام به ساخت کرده بود. بعد ازاتمام کار یکی از همسایه ها شکایت کرده بود که این ساختمان در زمین من ساخته شده است. و بعد از بررسی کارشناسی مشخص شد که چند نفر از همسایه ها که اقدام به ساخت کرده بودند قسمتی از زمین کناری را تصرف کرده بودند و عملا ساکنین یک کوچه از هم شاکی بودند. و اقدام به تصرف ملک همدیگر کرده بودند. در واقع قواره اول داخل طرح تعویض خیابان افتاده بود ولی مالکش اولین قواره بعد از عقب ­نشینی را که متعلق به دیگری بود را برای خودش ساخته بود!

برادرم که در انگلستان زندگی میکند میگوید آنجا معامله را وکلای دوطرف انجام میدهند و کل پروسه را هم بیمه میکنند تا هیچ ریسکی متوجه وکلا و طرفین معامله نباشد. به نظرم خوب است در ایران هم شرکت های بیمه با همکاری وکلا و کارشناسان رسمی تشکیل مثلث حمایتی خرید ملک را بدهند یعنی شرکت بیمه کارشناسی قیمت و اصالت و موقعیت ملک را از کارشناس رسمی بخواهد و وکیل نیز قرارداد را از نظر حقوقی کنترل نماید و در صورت وجود مشکل موظف به پیگیری تا حل مشکل باشد. بدین ترتیب هم خریدار با خیال راحت ملک را میخرد و اگر هم مشکلی پیش آید از طریق بیمه مساله ختم به خیر میشود و خریدار ضرر نمیکند هم برای بیمه سودآور است و هم از توانایی کارشناسان رسمی و وکلا استفاده میشود. و مهمتر از همه اینکه از حجم بالای پرونده های دادگاه ها کاسته خواهد شد.

به این ترتیب با هزینه ای اندک فروشنده و خریدار با خیال راحت و بدون ریسک معامله خود را انجام میدهند.

حقیقتش اول که این ایده به ذهنم آمد خودم میخواستم آستین بالا بزنم و این کار را بصورت یک استارت آپ شروع کنم. ولی بعد یاد مشکلات بیمه و تامین اجتماعی و مالیات و مالیات ارزش افزوده و قوانین دست و پا گیر ضداشتغال کشور افتادم و عطای این کار را به لقایش بخشیدم. امیدوارم افرادی باهوش تر، ریسک پذیرتر، فعالتر و جوانتر از خودم این کار را انجام دهند. هم خدمتی است برای مردم و ثواب اخروی دارد و هم پاداش دنیوی خوبی دارد.

دوستان همیشگی

یک گربه که در شناسایی مادیان­های نزدیک زایمان مهارت دارد، شترهایی که همراه اسبها بیرون میروند، مرغهایی که روی کمر اسبها مینشینند همه دوستان اسبها هستند، لازم نیست همه دوستان اسبها یال و دم داشته باشند و چهارپا باشند!!!

هر مالک اسبی بخوبی میداند که اسبهایش بیش از هر حیوان اهلی دیگری به داشتن مصاحب برای داشتن یک زندگی طبیعی نیاز دارند. بصورت غریزی اسبها بدنبال یافتن دوستی برای خود هستند زیرا تعدد جمعیت باعث احساس امنیت و افزایش روابط اجتماعی آنها میگردد.

Ann Savage یک پرورش دهنده پونی  میگوید: من دنبال حیوانی بودم که جمعیت موشها را کاهش دهد یک دوستم یک گربه به نام میو را به من پیشنهاد داد. آنرا به خانه آوردیم. میو دوست داشت به اسبهای دیگر به خصوص مادیانهای آبستن سنگین هم سر بزند. هر شب میو به مادیانها سر میزند اگر از پیش آنها برگردد شما خواهید فهمید که زایمان اتفاق نخواهد افتاد. اگر میو پیش مادیانی بماند یعنی آن مادیان آن شب زایمان خواهد کرد و او همیشه درست پیش بینی میکند. Ann میگوید هر وقت داخل اصطبل میروم میبینم میو روی کمر مادیانم دراز کشیده است.

Wayne Carrick در مزرعه­ اش غاز، بز، گوسفند، سگ، مرغ و خروس، لاما، اردک، شتر کوهاندار و مرغ شاخدار را در کنار ۲۲ اسب دیگر نگهداری میکند. بزها عموما رابطه مثبتی با اسبها دارند و اگر اسبی دچار ترس یا استرس شوند، بزها با رفتار آرامشان، آرامش را به اسبها باز میگردانند. اگر از یکی از اسبها به هر دلیل از مزرعه بیرون برده شود بزها در کنار اسبها میمانند تا جای خالی اسب رفته را پر کنند. وی یک شتر دوکوهانه را کمتر از یکسال است که به مزرعه آورده و وقتی شتر بزرگتر شد بسیار باهوش و با شخصیت شد. و شروع به سواری دادن کرد. او حتی درساژ میکند! یک شتر دیگر نیز از سیرک در حال تعطیلی، به مزرعه آورده شد. اکنون هر دو شتر همراه با اسبها به گشت و سواری در بیرون مزرعه میروند. متاسفانه آنها اخیرا دم اسبهارا میجوند و لذا آنها را از همدیگر جدا کرده­ ایم.

در مزرعه حدود ۴۰ مرغ نگهداری میشود. اکثر آنها شب برای خواب داخل مرغدانی میروند ولی یکی از آنها که نامش Oven Ready (آماده برای پخته شدن) هست، ترجیح میدهد که روی گردن مادیان بخوابد. بخصوص وقتی اسبها را داخل سولاریوم می بریم روی گردن مادیان پرید، با خودم گفتم خدا عاقبت این کار را به خیر کند. ولی در کمال تعجب دیدم مادیان خمیازه عمیقی کشید و چشمانش را بست و خوابید!

شش دلیل برای آنکه اسبها دوستان غیرچهارپا داشته باشند:

  1. عادت کردن اسبها به دیدن سایر حیوانات مزرعه مثل گاوها ، بزها  وسایر حیوانات اهلی این حسن را دارد که وقتی سوار بر اسب یرون میروید اسبها از دیدن حیوانات دیگر رم نمیکنند.
  2. تشویق اسبها برای پذیرش فرامین و دستورات هنگام کار
  3. اسبها حیوانات اهلی هستند و وجود نوع متفاوتی از حیوانات اهلی در مزرعه باعث بهبود کارها میشود.
  4. چریدن همراه با برخی حیوانات مثل گاوها و گوسفندها باعث کنترل بهتر کرمها و انگلها میشود.
  5. اگر شما تنها عضو خانواده هستید که به اسبها علاقه دارید اگر حیوانات دیگری در مزرعه داشته باشید باعث میشود که همه خانواده در کنار هم از محیط مزرعه لذت ببرند و شما نیز از اوقات با اسب بودن در کنار خانواده لذت ببرید.
  6. حیوانات مزرعه اغلب غریزه قویتری نسبت به اسبها دارند وقتی دوست اسبیشان دچار استرس و مشکل باشد آنها در کنارش میمانند تا از مشکل پیش آمده نجاتش دهند.