کارشناسی رسمی دادگستری Archive

برادر ناقلا!

به خواهر و برادری ملکی به ارث رسید. ملک را فروختند و یک زمین خریدند و قرار شد باهم بسازند. برای تامین سرمایه، قرار بر اخذ وام و پیش فروش بود و در نهایت هرچه ماند تقسیم کنند. شوهرخواهر بر ساخت و ساز نظارت کند و کارهای اداری را هم برادر انجام دهد. در حین ساخت برادر به بهانه های واهی از ورود شوهرخواهر به داخل ملک در حال ساخت ممانعت میکند و بعد هم کار ساخت را نیمه تمام رها میکند و فقط یکی از واحدها را تکمیل میکند و خود ساکن میشود.اختلاف بین طرفین بر سر میزان خرجکرد و میزان دریافتی واحد و سهم الشرکه و تقسیم واحدهای نیمه کاره و … حادث شد. خواهر به دادگاه شکایت کرد و دادگاه من را به عنوان کارشناس تعیین کرد. علیرغم تماس های مکرر برادر برای بازدید همکاری نکرد. یک روز با خواهر و همسرش و وکیلشان به محل ملک رفتیم و با برادر تماس گرفتم و گفتم برای بازدید آمده ام. وی گفت منزل نیستم و امروز نمی­ آیم. خواهر درب را باز کرد و در حال بازدید بودیم که برادر آشفته و پرخاش کنان آمد  که شما به چه حقی وارد ملک من شده اید و توضیح دادم که کارشناس هستم و ایشان شریک مشاعی است و همانطور که شما مالک هستید ایشان هم مالک است و حق استفاده و ورود به ملک را دارد. قانع شد و به اتفاق بازدید کردیم. به دلیل تنش­ هایی که بین خواهر و بردار و شوهرخواهر بود از آنها خواستم که بیرون ملک منتظر باشند تا درگیری بالا نگیرد. و من و وکیل برادر به اتفاق هم از صدر تا ذیل ملک را بازدید کردیم و داخل آپارتمان که برادر ساکن بود را هم دیدیم. و بعد سوار ماشین وکیل شدم و پشت سر ماشین خواهر و همسرش به سمت دادگاه حرکت کردیم. در میانه راه برادر به من زنگ زد که وقتی شما در حال بازدید ملک بودید، شوهر خواهرم داخل انباری آمده و وسایل من را دزدیده است میخواهم با ۱۱۰ تماس بگیرم. گفتم ایشان که وقتی ما بازدید میکردیم بیرون ملک بود. قبول نکرد و مدعی بود که در حین بازدید طبقات، وی به داخل ملک برگشته. کاملاً مشخص بود که در حال دروغ گفتن است و سعی میکند برای شوهرخواهرش پاپوش درست کند. از وی پرسیدم دقیقا چه وسایلی دزدیده است. گفت نمیدانم. گفتم کلید داشته؟ گفت بله. گفتم من داخل ماشین وکیل هستم و آنها هم ماشین جلویی ما هستند. مستقیم به سمت دادگاه میرویم و ماشین را جلوی دوربین جلوی دادگاه متوقف میکنم تا شما هم با ماشین پلیس برسید. تا پلیس ماشین آنها را تفتیش کند و مشخص شود که چه وسایلی دزدیده شده است. همین کار را کردیم و منتظر برادر و پلیس بودیم. کمی صبر کردیم و ولی خبری از برادر نشد.. دادگاه هم تعطیل شد. از خواهر خواستم جلوی دوربین مقابل دادگاه صندوق ماشین را باز کند تا من و وکیل محتویات ماشین را ببینیم و عکس بگیریم. ایشان همکاری کرد و محتویات ماشین را دیدم و عکس گرفتم و هیچ وسیله خاصی هم در ماشین نبود. از ایشان خواستم دو ساعت دیگر در همان محل باشند تا شاید ۱۱۰ برسد. فردا برادر با من تماس گرفتم و اعلام کرد ۱۱۰ با تاخیر بعدازظهر آمده و ماوقع را صورتجلسه کرده. و از من خواست که به کلانتری بروم و شهادت بدهم. به او گفتم چون چیزی ندیده بودم و ماشین را هم که جلوی دوربین خالی کردند و وسیله خاصی نبود عکس و فیلم هم تهیه کرده بودیم و ضمنا فیلم دوربین دادگستری هم موجود است و اگر مایل بودید درخواست بازبینی فیلم دوربین ها را بدهید. درخصوص شهادت اگر کلانتری نیازی به شهادت من داشت برای من ابلاغیه بزنند تا در کلانتری حضور پیدا کنم. کلانتری هم ابلاغ نزدند، بعد من نظریه کارشناسی را تحویل دادگاه دادم و موضوع از نظر من مختومه شد.

درگیری فیزیکی

مرد ده سال بعد از ازدواج به دلیل مشکل همسرش در باروری از دادگاه مجوز ازدواج مجدد گرفت و ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. همسر دوم را در منزل دیگری سکنی داد و به همراه همسر اول در منزل دیگری که به نام خانم اول بود زندگی میکرد. علی الظاهر شرط همسر اول برای اجازه ازدواج آقا صاحب منزل شدن بود. نهایتاً چند سال بعد خانم و آقا تصمیم به جدایی گرفتند. خانم درخواست مهریه و نفقه و اجرت المثل داده بود. مرد اینقدر همسرش را کتک زده بود و دست و پای او را شکسته بود تا زن از مهریه منصرف شود و طلاق بگیرد. حتی خانم را از خانه ای که ششدانگ به نام وی بود بیرون کرده بود. خانم در دادگاه درخواست اجرت المثل ایام تصرف داده بود و دادگاه من را به عنوان کارشناس رسمی برای تعیین این اجرت المثل تعیین کرده بود.

من با خودرو خودم به همراه خانم که با آژانس آمده بود به سمت خانه رفتیم. به خانم گفتم داخل ماشین بماند تا درگیری پیش نیاید. زنگ منزل را زدم و آقا درب منزل آمدند. بعد از معرفی خودم و نشان دادن ابلاغیه دادگاه درخواست بازدید داخل منزل را داشتم که آقا اظهار داشت اگر قرار است که این منزل تحویل این زن شود  چند نفر کشته میشوند!!!. و بعد به سمت خانم رفت و شروع به فحاشی و تهدید کرد. به خانم گفتم فورا سوار ماشین شود و برود تا اتفاقی نیفتد و خودم هم به سمت ماشین رفتم که بروم. ناگهان دیدم مرد با لوله ای از داخل منزل بیرون آمد و به ماشین خانم حمله کرد و شروع به ضربه زدن به بدنه ماشین کرد و بعد درب را باز کرد و خانم را بیرون کشید و با لوله به سر و صورت خانم ضربه میزد. راننده ماشین شوکه شده بود و حرکتی نمیکرد. بالاخره زن سوار ماشین شد و محل را ترک کردند در خیابان اصلی ماشین خانم را دیدم و توقف کردیم. به من گفت دست من شکسته و نیاز به جراحی دارد. قبلا هم این بلا را سر من آورده و این دفعه کوتاه نمی­آیم و شکایت میکنم. و قرار شد به کلانتری برود و با مامور برگردد.

چند روز بعد، من در نظریه ­ام خطاب به دادگاه ماوقع را شرح دادم و شفاهی هم به قاضی توضیح دادم که چه اتفاقی افتاد. قاضی دستور داد باتوجه به شرایط براساس بازدید از بیرون و بدون بازدید داخل منزل، اجرت المثل را تعیین کنم و تحویل دادگاه بدهم. چند روز بعد از بازپرسی با من تماس گرفتند و خواستند به عنوان مطلع و شاهد در بازپرسی حاضر شوم و به سوالات جواب دهم. که من هم این کار را کردم.

مرد بابت شکستن دست خانم، که برای ترمیم نیاز به جراحی و پلاتین پیدا کرده بود، محکوم به پرداخت دیه و زندان شده بود. و وقتی در زندان بود حکم اجرت المثل و تخلیه صادر شد و ملک به راحتی تحویل خانم شد. بدون این که نیازی به کشتن چند نفر باشد!!!

آقا چند روز بعد به من زنگ زد و گفت تو شهادت دروغ داده ای و اصلا در محل نبودی و از تو به جرم شهادت دروغ شکایت خواهم کرد. یا اینقدر عصبانی بود که من را ندیده بود یا خود را به کوچه علی چپ میزد. به هر حال به وی گفتم من چیزی که با چشمان خودم دیدم را به قاضی و بازپرس توضیح دادم و ذره ای دروغ در حرفهایم نبود. تو هم هرکاری که دوست داری انجام بده ولی من شهادتم را پس نمیگیرم. چه خوشت بیاید چه خوشت نیاید.

گفت موضوع من و این خانم در حال تمام شدن بود و شهادت تو باعث شد همه چیز عوض شود. منظورش این بود که اینقدر او را کتک زده بودم که مجبور به بخشش مهریه شود!!!

این را هم اضافه کنم که بعد از ارائه نظریه من، آقا درخواست هیات سه نفره داده بود و قاضی قبول نکرده بود و طبق نظر من رای را صادر کرده بود و بعدا هم حکم قطعی و اجرا شده بود.

مرد تا به حال شکایتی از من نکرده. به نظرم فهمیده که من در صحنه حضور داشتم و شهادت صحیح بوده.

خشونت بین زوجین

در هفته گذشته که در دادگاه مشغول مطالعه پرونده بودم صحبتهای ارباب رجوع که با کارکنان دادگاه صحبت میکردند ناخودآگاه به گوشم خورد.

مورد اول خانمی بود که شوهرش را طوری کتک زده بود که باید دیه میداد و بابت دیه دو سکه از اقساط مهریه ­اش را بخشیده بود. مورد دوم مردی بود که حکم عدم تکمین گرفته بود و همسرش را که به خانه برگشته بود چنان کتک زده بود که دادگاه رای داده بود که تا یکسال حق ملاقات همسر و فرزند را نداشته باشد.

نکته جالب اینجا بود که وقتی کارمند دادگاه، از خانم مورد اول در مورد کم و کیف قضیه سوال میکرد او با حالتی حاکی از افتخار و پیروزی موضوع را تعریف میکرد و وقتی از مرد ضارب در مورد دوم، موضوع را پیگیر میشدند، بطور کلی منکر بود و خجالت میکشید که اصل ماجرا را تعریف کند.

به هر حال خشونت خانگی ناشی از دو چیز است:

  1. عجز مرد در متقاعد کردن همسر با گفتگو، برای پیشگیری از این موضوع پسران باید از سن کم برای کظم غیظ و شتابزد سخن نگفتن و عدم تصمیم گیری در هنگام عصبانیت، سنجیده سخن گفتن منطقی و مستدل عمل کردن و آداب معاشرت با جنس حساس زن آموزش ببینند.
  2. دختران نیز باید سخنان نیش دار زدن در هنگام عصبانیت را کم کنند و در هنگام عصبانیت با زوج خود با ملایمت سخن بگویند که آتش خشم او کمتر شود و سخنان نیش دار  و توهین آمیز و کنیه دار به همسرشان نگویند. به اصطلاح اصفهانی ها با کلامشان به همسرشان سک نزنند.

وکیل جوان

چند روز پیش به دادگاهی مراجعه کرده بودم. موضوع پرونده از این قرار بود که خواهری از برادرش برای تقسیم ارث و میراث و دریافت اجرت ­المثل شکایت کرده بود. وکیل خانم و خود آقا حضور داشتند. وکیل، خانم جوانی بود که به نظر می آمد بسیار کم تجربه است.  آقا بسیار شاکی و ناراحت بود و سعی میکرد با داد و فریاد قضیه را برای من توضیح دهد. خانم وکیل هم متاسفانه با گفتن بعضی حرفهای نیش و کنایه­ دار، آتش عصبانیت این آقا را تیزتر میکرد. 

عصبانی شدم و به هر دو تشری زدم و گفتم من اول باید پرونده را مطالعه کنم و تا وقتی مطالعه پرونده تمام نشده هیچ کدام حق صحبت ندارید. هر دو ساکت شدند و من هم با حوصله مشغول مطالعه پرونده شدم.

بعد از اتمام مطالعه، برای بازدید ملک به همراه آقا سوار ماشین شدیم و به محل وقوع ملک مراجعه کردیم. خانم وکیل در ابتدا به تشویق من مایل به همراهی نبود. به او گفتم این آقا عصبانی است و آنجا ممکن است حرکتی کند و یا حرفی بزند و حرمت شما شکسته شود. ترجیحا تشریف نیاورید. اول قبول کرد ولی بعد پشیمان شد و گفت ممکن است موکلم از من ناراحت شود و بهتر است من هم با خودرو خودم همراه شما بیایم. مخالفتی نکردم.

در طول مسیر آقا صحبت مفصلی کرد و ماوقع را از دید خود تشریح کرد. همین باعث شد که کمی آسوده خاطر شود و به قول معروف آتشش خاموش شود. به نحویکه وقتی به مقصد رسیدیم با خانم وکیل بسیار خوش برخورد رفتار کرد.

متاسفانه در دادگاه­ها این قضیه را بارها شاهد بودم که وکیل جوانی با گفتن بعضی حرفهای تحریک­ آمیز قضیه را پیچیده تر و بغرنج تر میکند.

توصیه من به عنوان یک همکار کارشناس به وکلا جوان این است که در مرحله اول سعی کنید به مراحل کار خود کاملا مسلط شوید که راه حل این موضوع مطالعه دقیق و پرونده ها و کتاب قانون و … است. بالا بردن دانش حقوقی فقط نباید محدود به دانشگاه باشد و همیشه باید در حال یادگیری باشید. مرحله دوم این که سعی کنید به پرونده ای که به شما محول شده کاملا مسلط شوید. از موکل خود بخواهید صادقانه و با جزئیات همه چیز را برای شما توضیح دهد و تمامی مدارک مورد نیاز پرونده را آماده کنید. توصیه بعدی من این است که شما به عنوان وکیل نباید با پرونده موکل خود احساسی برخورد کنید. به عنوان مثال اگر موکل شما مظلوم واقع شده دلیلی بر برخورد  احساسی و غیرمنطقی از طرف شما در دادگاه نیست. بلکه برعکس…

شما باید با سعه صدر و به دور از هیجانات کاذب و غیرمنطقی از موکل خود دفاع کنید. در واقع شما نباید خودتان تبدیل به یک طرف دعوا شوید. بلکه باید سعی کنید توسط اختیاراتی که قانون در اختیار شما قرار داده اختلاف نظر یا حق کشی به وجود آمده را رفع و رجوع کنید. گاهی در دادگاه­ها میبینم که وکیلی فقط با یک جلسه حضور در دادگاه و همچنین نوشتن یک لایحه بسیار قوی، منطقی و مستدل، رای را به نفع موکل خود عوض میکند.  پس سعی کنید قدرت بیان خود را تقویت کنید که در هنگام حضور در دادگاه تحت تاثیر جو منفی ایجاد شده توسط طرف مقابل قرار نگیرید تا بتوانید با استدلال قوی از حق موکل خود دفاع کنید و در ثانی همیشه به یاد داشته باشید یک لایحه قوی درصد زیادی از وظیفه شماست پس برای نوشتن لایحه مستدل، وقت و حوصله صرف کنید و به همراه مدارک کامل تحویل دادگاه دهید. نقص مدارک ارائه شده توسط شما در بسیاری مواقع باعث صدور رایی میشود که به راحتی در دادگاه تجدیدنظر شکسته خواهد شد.

برج-پارک

مدتی پیش مهندس جاوید شهردار سابق مناطق ۴ و ۱ و معاون شهرسازی در همایشی میگفت دیگر مثل سابق نیست که شهرداری تهران پول برای تملک زمین و تبدیل به پارک و فضای سبز داشته باشد. آنموقع که این حرف زده شده دوره جناب قالیباف بود، حالا که شهرداری حتی در پرداخت حقوق پرسنل خودش هم به مشکل خورده چه برسد به تملک پارکها و فضای سبز!

در تهران ملکهای بزرگ شخصی (باغات) وجود دارد که شهرداری نه آنها را میتواند تملک کند و نه اجازه ساخت و ساز در آنها را میدهد. در حقیقت این ملکها به امان خدا رها شده اند نه مردم عادی از آنها بهره ای میبرند و نه مالکین و نه شهرداری.

پیشنهاد من این است که شهرداری تهران در ملک های بزرگتر از دوهزار متر و یا ملک های حاصل از تجمیع چندین قطعه زمین که مجموعا بیش از ۲۰۰۰ مترمربع شوند اجازه ساخت و ساز بصورت برج- پارک با شرایط ذیل داده شود:

  1. حداکثر سطح اشغال مسکونی ۲۵% (برای ملک ۲۰۰۰ متری معادل ۵۰۰ مترمربع) و ارتفاع مسکونی ۱۴ طبقه (تراکم ۳۵۰ درصد که ۵۰% بیش از تراکم متداول ۳۰۰ درصدی است و مشوق خوبی برای سازندگان است.)
  2. حداکثر سطح اشغال زیرزمین ۴۰% (برای ملک دوهزار متری معادل ۸۰۰ مترمربع)
  3. حداقل فاصله سقف بالاترین زیرزمین تا پائین ترین سطح زمین، ۱ متر (حداقل عمق خاک روی سقف زیرمین یک متر باشد تا قابلیت کشت و ایجاد فضای سبز مهیا باشد)
  4. مالکین، مالک عرصه باشند (مالکیت شان محفوظ باشد ولی حق بهره برداری فضای باز غیر از معابر پیاده و سواره و رمپ، عمومی باشد و در اختیار شهرداری باشد)
  5. حداکثر مساحت معابر ۲۰% : (۴۰۰ مترمربع)

در مثال فوق

 به این ترتیب یک بوستان محلی با مساحت ۸۰۰ مترمربع (۸۰۰=۱۲۰۰-۲۰۰۰) حاصل میشود که دارای اندازه متوسط این بوستانها که معمولا ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمربع میباشد، حاصل می­آید.

به این ترتیب مزایای زیر حاصل میشود:

  1. مالکین دارای ساختمانهای مسکونی مرغوب از نوع برج-باغ با نورگیری از چهار طرف و منظره عالی و فضای سبز پیرامون میشوند و منتفع میشوند.
  2. مردم ساکن در محلات و عموم، دسترسی به فضای سبز محلی بوستان پیدا میکنند.
  3. سرانه فضای سبز افزایش پیدا میکند.
  4. نیاز شهرداری به خرید زمین برای فضای سبز مرتفع میشود.
  5. از طریق اخذ عوارض برای شهرداری درآمدزائی میشود.
  6. با تجمیع پلاکهای ریزدانه، قطعات بزرگ مسکونی مرغوب ایجاد میشود.
  7. ارتفاع شهر افزایش می یابد و نیاز به حاشیه نشینی و گسترش افقی شهر کاهش می یابد.

بیمه خرید و فروش ملک و پیش خرید آپارتمان

امثال ما که کارشناس رسمی دادگستری در رشته راه و ساختمان یا امور ثبتی هستیم با پرونده های متعدد کلاهبرداری، فروش مال غیر، عدم انجام تعهدات قراردادی، مغایرت مفاد قرارداد با ساخت، پیش فروش یک آپارتمان به چند نفر، عدم تکمیل و تحویل ساختمان، طولانی شدن زیاد دوره ساخت، فوت یا ورشکستگی سازنده، مشکلات شهرداری و اخذ پایانکار وخلافی ساختمان و معارض بودن املاک با هم، مشکلات سند مالکیت، مستحق للغیر بودن، ابطال سند مالکیت توسط دادگاه، اوقافی بودن، مصادره ای بودن، وکالت بلاعزل به غیر، جعل سند و … مواجه میشویم. یعنی ممکن است شما آپارتمان، زمین، ویلا و یا ساختمان را بخرید و بعد از مدتی معلوم شود که متعلق به دیگری است و یا سند جعلی است و به همین دلایل ریسک معاملات ملکی در ایران بسیار بالاست.

یک بار پرونده ای داشتم که خانمی آپارتمانی را خریده بودند و فروشنده با همدستی آژانس معاملات املاک، آپارتمان دیگری در همان مجتمع را تحویل خانم داده بودند. خانم هم با توجه به اینکه سواد بالایی نداشت و تجربه ای در این مورد نداشت همه مدارک خود را تحویل فروشنده داده بود تا برایش سند بگیرد! و هیچ مدرکی پیش خودش نبود. و کار به شکایت و دادگاه کشیده بود.

یا پرونده ای دیگری داشتم که شخصی زمینی را خریده بود و در آن زمین اقدام به ساخت کرده بود. بعد ازاتمام کار یکی از همسایه ها شکایت کرده بود که این ساختمان در زمین من ساخته شده است. و بعد از بررسی کارشناسی مشخص شد که چند نفر از همسایه ها که اقدام به ساخت کرده بودند قسمتی از زمین کناری را تصرف کرده بودند و عملا ساکنین یک کوچه از هم شاکی بودند. و اقدام به تصرف ملک همدیگر کرده بودند. در واقع قواره اول داخل طرح تعویض خیابان افتاده بود ولی مالکش اولین قواره بعد از عقب ­نشینی را که متعلق به دیگری بود را برای خودش ساخته بود!

برادرم که در انگلستان زندگی میکند میگوید آنجا معامله را وکلای دوطرف انجام میدهند و کل پروسه را هم بیمه میکنند تا هیچ ریسکی متوجه وکلا و طرفین معامله نباشد. به نظرم خوب است در ایران هم شرکت های بیمه با همکاری وکلا و کارشناسان رسمی تشکیل مثلث حمایتی خرید ملک را بدهند یعنی شرکت بیمه کارشناسی قیمت و اصالت و موقعیت ملک را از کارشناس رسمی بخواهد و وکیل نیز قرارداد را از نظر حقوقی کنترل نماید و در صورت وجود مشکل موظف به پیگیری تا حل مشکل باشد. بدین ترتیب هم خریدار با خیال راحت ملک را میخرد و اگر هم مشکلی پیش آید از طریق بیمه مساله ختم به خیر میشود و خریدار ضرر نمیکند هم برای بیمه سودآور است و هم از توانایی کارشناسان رسمی و وکلا استفاده میشود. و مهمتر از همه اینکه از حجم بالای پرونده های دادگاه ها کاسته خواهد شد.

به این ترتیب با هزینه ای اندک فروشنده و خریدار با خیال راحت و بدون ریسک معامله خود را انجام میدهند.

حقیقتش اول که این ایده به ذهنم آمد خودم میخواستم آستین بالا بزنم و این کار را بصورت یک استارت آپ شروع کنم. ولی بعد یاد مشکلات بیمه و تامین اجتماعی و مالیات و مالیات ارزش افزوده و قوانین دست و پا گیر ضداشتغال کشور افتادم و عطای این کار را به لقایش بخشیدم. امیدوارم افرادی باهوش تر، ریسک پذیرتر، فعالتر و جوانتر از خودم این کار را انجام دهند. هم خدمتی است برای مردم و ثواب اخروی دارد و هم پاداش دنیوی خوبی دارد.

کارآموز جدید

امروز برای بازدید و مطالعه پرونده به قرچک رفته بودم. به کارآموزم هم خبر دادم تا او هم حضور داشته باشد. فوق لیسانس سازه از دانشگاه تهران دارد. باهوش و مذهبی و زودگیر و زحمت کش است. به دلم نشسته است. تازه از پیاده روی اربعین آمده است. جالب آنجاست که امروز چند پرونده که برای بازدید رفته بودیم طرفین پرونده هم از پیاده روی اربعین برگشته بودند..

در آموزش این جوان کوشا دریغ نمیکنم. اگر بتوانم یک کارشناس با سواد، با معلومات و مسلط به امر کارشناسی که باهوش و سالم (از نظر اخلاقی) نیز هست به جامعه کارشناسی تحویل دهم بسیار خوشحال خواهم شد.

عشق موتور

امروز برای بررسی و بازدید میدانی یک پرونده به دادگاه مراجعه کردم. خانمی را دیدم بسیار جوان و متشخص و با حجب و حیا. فهمیدم خواهان پرونده هستند. وقتی از جریان پرونده مطلع شدم بسیار ناراحت شدم.

جوانی به نام سامان در یک روستای کوچک جاده ورامین با مادر و خواهر و یک خواهر و برادر ناتنی خود در خانه ای کوچک زندگی میکردند. مادرش از دو ازدواج ناموفق خود چهار فرزند داشت که به سختی با هم روزگار میگذراندند. سامان بزرگ شده و بعد از سربازی به کمک مادر موتورسیکلت خوبی به ارزش پانزده میلیون تومان میخرد. سامان عاشق موتور و موتور سواری بوده و بعد از چند وقت با این خانم آشنا میشود و ازدواج میکنند. سامان بیکار بود و دنبال کار…

شب عید وقتی با موتور به دنبل کار بوده متاسفانه تصادف میکند و از بد حادثه کامیونی که از آنجا میگذشته نتوانسته ماشین را کنترل کند و پسر را زیر میکند و سامان در دم فوت میکند.

حالا یک عروس جوان بیوه و داغدار مانده بود و یک موتور تصادفی که علی الظاهر کارشناس دادگاه سیزده میلیون تومان قیمت کارشناسی برای آن تعیین کرده بودند. و یک سهم الارث از خانه مادری به ارزش ۱۵ میلیون تومان که من تعیین کردم.

با خود فکر میکردم شاید اگر سامان حال و روز همسر و خانواده خود را امروز میدید با احتیاط بیشتری رانندگی میکرد.

جوانان عشق موتور! هنگام موتورسواری لحظه ای به همسر و خانواده خود فکر کنید و کمی با احتیاط و ملاحظه رانندگی کنید و کلاه ایمنی فراموش نشود.

آموزش حقوق خانواده به زوجین قبل از شروع زندگی مشترک

آموزش حقوق خانواده به زوجین قبل از شروع زندگی مشترک

یکی از دادگاههایی که به من پرونده ارجاع میدهد دادگاه خانواده است. همیشه وقتی از دادگاه خارج میشوم خدا را شکر میکنم که به عنوان یکی از طرفین پرونده در دادگاه حضور ندارم. جو بسیار ناراحت کننده ای در دادگاه خانواده حاکم است. زوج هایی که زمانی عاشقانه در کنار هم، یک زندگی را شروع کرده بودند حالا به خون هم تشنه هستند. پدر و مادرها بغض دارند. طرفین نفرین نثار هم میکنند و دعوا و کینه جای آن هم شور و عشق اول زندگی را گرفته است.

وقتی برای خانمم از جو دادگاه تعریف میکردم پیشنهاد جالبی داد. میگفت چقدر خوب بود همانطور که آزمایش عدم اعتیاد و کلاس پیشگیری از بارداری اجباری است، یک دوره چند روزه حضور در دادگاه خانواده برای همه کسانی که قصد ازدواج دارند اجباری میشد.

قبل از شروع زندگی همه با دید مثبت به طرف مقابل و توانایی خود نگاه میکنند و البته که حق دارند. ولی گاهی اوقات این دید مثبت از حالت واقع گرایانه خارج میشود و حالت رویایی پیدا میکند. طرفین بدون آگاهی از حق و حقوق خود وارد رابطه ای میشوند. یا بدون آگاهی از تبعات یک تصمیم، مسئولیتی را قبول میکنند و از پیامدهای آن خبر ندارند.

با حضور در دادگاه و دیدن زوج هایی که زمانی با عشق زندگی خود را آغاز کردند و حالا پله های دادگاه را بالا و پایین میکنند شاید بتوان آگاهی های بیشتری به زوجین قبل از ازدواج داد. به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن…

به نظر، پیشنهاد همسرم، پیشنهاد جالبی بود. زوج های ما اغلب به مسایل حقوقی خانواده ناآشنا هستند و هیچ آگاهی نسبت به مهریه، نشوز، تمکین، اجرت المثل، نفقه، حضانت فرزند، سهم الارث و …. ندارند. هنگام درگیری و دعوا هم خیلی راحت اسم طلاق را به زبان می آورند و هیچ خبری از عواقب آن و سالهایی که باید پله های دادگاه را بالا و پایین کنند، ندارند.

 در دادگاه­ها صندلی بسیار است. کاش میشد دفاتر ثبت ازدواج، برگه هایی به زوجین میداد که باید چند روزی در دادگاه حضور پیدا کنند و ساعاتی را در یکی از جلسات دادگاه به عنوان مستع حضور داشته باشند و در پایان جلسه قاضی محترم برگه را امضا کنند که این زوج در جریان یکی از  پرونده های دادگاه خانواده قرار گرفتند. شاید با این روش زوجین با روی دیگر زندگی که همان تنفر و دعوا و … میباشد، آشنا شوند و شاید با دید بازتری در مورد ازدواج و تعهدات ناشی از آن از قبیل مهریه و حق طلاق و حق حضانت فرزند و … تصمیم بگیرند.

و شاید با دیدن سختی های روند قانونی طلاق و امکان عدم احقاق حق برخی از زوجین در دادگاه (از قبیل مهریه و حضانت فرزند و .. ) ، صبر و حوصله بیشتری در زندگی به خرج دهند و راحت اسم طلاق را بر زبان جاری نکنند.

پ.ن: میگویند شخصی به خاطر مهریه در زندان بود و مسئول نظافت دستشویی ها. یکبار با خود فکر کرد اگر دستشویی خانه خودم را نظافت کرده بود و در کار منزل به همسرم کمک کرده بود کارم به اینجا نمیکشید. حقیقت تلخی است…

حق الزحمه کارشناسی رسمی دادگستری

حق الزحمه کارشناسی رسمی دادگستری طبق تعرفه قوه قضائیه مصوب ۱۳۹۲ پرداخت میشود. متن حق الزحمه را از سایت میتوان دانلود کرد. اگر حق الزحمه ارزیابی باشد، در سایت کانون کارشناسان رسمی دادگستری استان تهران لینکی برای محاسبه اتوماتیک حق الزحمه وجود دارد. حداقل حق الزحمه ۱۵۰٫۰۰۰ تومان و حداکثر آن سی میلیون تومان است. بطور مثال برای ارزیابی ملک با قیمت یک میلیارد تومان، حق الزحمه کارشناسی ۱٫۵۹۰٫۰۰۰ تومان میباشد.

این تعرفه (حق الزحمه کارشناسان) ۵ سال است که به روز نشده است. در دادگاه ها معمولا قاضی مبلغی را به عنوان علی الحساب در قرار کارشناسی اعلام میکند تا خواهان، این مبلغ را به حساب کانون کارشناسان رسمی واریز کند و اصطلاحا تودیع کند. اگر طرفین پرونده به نظریه کارشناسی اعتراض داشته باشند، باید حق الزحمه را پرداخت کنند. پس از ارائه نظریه کارشناسی و اعلام حق الزحمه طبق تعرفه، قاضی پس از تائید مبلغ حق الزحمه دستور پرداخت تتمه دستمزد را اعلام میکند که پس از پرداخت آن، نظریه کارشناسی ابلاغ میگردد. اگر تتمه حساب حق الزحمه واریز نشود، نظریه کارشناسی از شمار ادله خارج میگردد. رشته های مختلف، حق الزحمه های مختلف دارند که در متن تعرفه ذکر شده است. مثلا مهندسی راه و ساختمان تعرفه جداگانه برای ارزیابی (ماده ۶ تعرفه) و برای محاسبه ساختمان و … برای اجرت المثل  (ماده ۱۳) دارد. همچنین است رشته ثبتی، مطالعه پرونده، رشته نقشه برداری (مساحی و پیاده کردن و …)

اگر شخصی توان پرداخت حق الزحمه کارشناسی را نداشته باشد میتواند با مراجعه به قاضی درخواست تخفیف در حق الزحمه را بدهد. تقریبا تمامی پرونده هایی که از زندان به ما ارجاع میشود دستمزد از قبل توسط قاضی ناظر زندان تعیین شده است که البته اکثرا مبلغ تعیین شده، یک سوم حق الزحمه طبق تعرفه است.  هر کارشناس موظف است ۳ نظریه با تخفیف یا رایگان در هر سال ارائه نماید.

با انجام دستورالعمل ذیل میتوان میزان حق الزحمه صرفا ارزیابی را از لیست کانون کارشناسان دریافت کرد:

  1. ورود به سایت کانون کارشناسان رسمی دادگستری استان تهران
  2. در صفحه اصلی سمت چپ وارد بخش محاسبه حق الزحمه کارشناسی شوید.
  3. مبلغ ارزیابی را وارد کنید.
  4. پس از تایپ مبلغ ارزیابی، میزان حق الزحمه نشان داده خواهد شد.

البته حق الزحمه کارهای دیگر مثل نقشه­ برداری، حسابداری، تعیین اجاره بها، اجرت المثل و محاسبات ساختمان و … با تفصیل در تعرفه حق الزحمه آمده است. برای دانلود متن کامل تعرفه حق الزحمه کارشناسی به شرح ذیل عمل کنید.

  1. ورود به سایت کانون کارشناسان رسمی دادگستری استان تهران
  2. ورود به بخش محاسبه حق الزحمه کارشناسی
  3. ورود به لینک دانلود فایل PDF حق الزحمه کارشناسی مصوب سال ۱۳۹۲