وکیل جوان
چند روز پیش به دادگاهی مراجعه کرده بودم. موضوع پرونده از این قرار بود که خواهری از برادرش برای تقسیم ارث و میراث و دریافت اجرت المثل شکایت کرده بود. وکیل خانم و خود آقا حضور داشتند. وکیل، خانم جوانی بود که به نظر می آمد بسیار کم تجربه است. آقا بسیار شاکی و ناراحت بود و سعی میکرد با داد و فریاد قضیه را برای من توضیح دهد. خانم وکیل هم متاسفانه با گفتن بعضی حرفهای نیش و کنایه دار، آتش عصبانیت این آقا را تیزتر میکرد.
عصبانی شدم و به هر دو تشری زدم و گفتم من اول باید پرونده را مطالعه کنم و تا وقتی مطالعه پرونده تمام نشده هیچ کدام حق صحبت ندارید. هر دو ساکت شدند و من هم با حوصله مشغول مطالعه پرونده شدم.
بعد از اتمام مطالعه، برای بازدید ملک به همراه آقا سوار ماشین شدیم و به محل وقوع ملک مراجعه کردیم. خانم وکیل در ابتدا به تشویق من مایل به همراهی نبود. به او گفتم این آقا عصبانی است و آنجا ممکن است حرکتی کند و یا حرفی بزند و حرمت شما شکسته شود. ترجیحا تشریف نیاورید. اول قبول کرد ولی بعد پشیمان شد و گفت ممکن است موکلم از من ناراحت شود و بهتر است من هم با خودرو خودم همراه شما بیایم. مخالفتی نکردم.
در طول مسیر آقا صحبت مفصلی کرد و ماوقع را از دید خود تشریح کرد. همین باعث شد که کمی آسوده خاطر شود و به قول معروف آتشش خاموش شود. به نحویکه وقتی به مقصد رسیدیم با خانم وکیل بسیار خوش برخورد رفتار کرد.
متاسفانه در دادگاهها این قضیه را بارها شاهد بودم که وکیل جوانی با گفتن بعضی حرفهای تحریک آمیز قضیه را پیچیده تر و بغرنج تر میکند.
توصیه من به عنوان یک همکار کارشناس به وکلا جوان این است که در مرحله اول سعی کنید به مراحل کار خود کاملا مسلط شوید که راه حل این موضوع مطالعه دقیق و پرونده ها و کتاب قانون و … است. بالا بردن دانش حقوقی فقط نباید محدود به دانشگاه باشد و همیشه باید در حال یادگیری باشید. مرحله دوم این که سعی کنید به پرونده ای که به شما محول شده کاملا مسلط شوید. از موکل خود بخواهید صادقانه و با جزئیات همه چیز را برای شما توضیح دهد و تمامی مدارک مورد نیاز پرونده را آماده کنید. توصیه بعدی من این است که شما به عنوان وکیل نباید با پرونده موکل خود احساسی برخورد کنید. به عنوان مثال اگر موکل شما مظلوم واقع شده دلیلی بر برخورد احساسی و غیرمنطقی از طرف شما در دادگاه نیست. بلکه برعکس…
شما باید با سعه صدر و به دور از هیجانات کاذب و غیرمنطقی از موکل خود دفاع کنید. در واقع شما نباید خودتان تبدیل به یک طرف دعوا شوید. بلکه باید سعی کنید توسط اختیاراتی که قانون در اختیار شما قرار داده اختلاف نظر یا حق کشی به وجود آمده را رفع و رجوع کنید. گاهی در دادگاهها میبینم که وکیلی فقط با یک جلسه حضور در دادگاه و همچنین نوشتن یک لایحه بسیار قوی، منطقی و مستدل، رای را به نفع موکل خود عوض میکند. پس سعی کنید قدرت بیان خود را تقویت کنید که در هنگام حضور در دادگاه تحت تاثیر جو منفی ایجاد شده توسط طرف مقابل قرار نگیرید تا بتوانید با استدلال قوی از حق موکل خود دفاع کنید و در ثانی همیشه به یاد داشته باشید یک لایحه قوی درصد زیادی از وظیفه شماست پس برای نوشتن لایحه مستدل، وقت و حوصله صرف کنید و به همراه مدارک کامل تحویل دادگاه دهید. نقص مدارک ارائه شده توسط شما در بسیاری مواقع باعث صدور رایی میشود که به راحتی در دادگاه تجدیدنظر شکسته خواهد شد.