آموزش حقوق خانواده به زوجین قبل از شروع زندگی مشترک
یکی از دادگاههایی که به من پرونده ارجاع میدهد دادگاه خانواده است. همیشه وقتی از دادگاه خارج میشوم خدا را شکر میکنم که به عنوان یکی از طرفین پرونده در دادگاه حضور ندارم. جو بسیار ناراحت کننده ای در دادگاه خانواده حاکم است. زوج هایی که زمانی عاشقانه در کنار هم، یک زندگی را شروع کرده بودند حالا به خون هم تشنه هستند. پدر و مادرها بغض دارند. طرفین نفرین نثار هم میکنند و دعوا و کینه جای آن هم شور و عشق اول زندگی را گرفته است.
وقتی برای خانمم از جو دادگاه تعریف میکردم پیشنهاد جالبی داد. میگفت چقدر خوب بود همانطور که آزمایش عدم اعتیاد و کلاس پیشگیری از بارداری اجباری است، یک دوره چند روزه حضور در دادگاه خانواده برای همه کسانی که قصد ازدواج دارند اجباری میشد.
قبل از شروع زندگی همه با دید مثبت به طرف مقابل و توانایی خود نگاه میکنند و البته که حق دارند. ولی گاهی اوقات این دید مثبت از حالت واقع گرایانه خارج میشود و حالت رویایی پیدا میکند. طرفین بدون آگاهی از حق و حقوق خود وارد رابطه ای میشوند. یا بدون آگاهی از تبعات یک تصمیم، مسئولیتی را قبول میکنند و از پیامدهای آن خبر ندارند.
با حضور در دادگاه و دیدن زوج هایی که زمانی با عشق زندگی خود را آغاز کردند و حالا پله های دادگاه را بالا و پایین میکنند شاید بتوان آگاهی های بیشتری به زوجین قبل از ازدواج داد. به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن…
به نظر، پیشنهاد همسرم، پیشنهاد جالبی بود. زوج های ما اغلب به مسایل حقوقی خانواده ناآشنا هستند و هیچ آگاهی نسبت به مهریه، نشوز، تمکین، اجرت المثل، نفقه، حضانت فرزند، سهم الارث و …. ندارند. هنگام درگیری و دعوا هم خیلی راحت اسم طلاق را به زبان می آورند و هیچ خبری از عواقب آن و سالهایی که باید پله های دادگاه را بالا و پایین کنند، ندارند.
در دادگاهها صندلی بسیار است. کاش میشد دفاتر ثبت ازدواج، برگه هایی به زوجین میداد که باید چند روزی در دادگاه حضور پیدا کنند و ساعاتی را در یکی از جلسات دادگاه به عنوان مستع حضور داشته باشند و در پایان جلسه قاضی محترم برگه را امضا کنند که این زوج در جریان یکی از پرونده های دادگاه خانواده قرار گرفتند. شاید با این روش زوجین با روی دیگر زندگی که همان تنفر و دعوا و … میباشد، آشنا شوند و شاید با دید بازتری در مورد ازدواج و تعهدات ناشی از آن از قبیل مهریه و حق طلاق و حق حضانت فرزند و … تصمیم بگیرند.
و شاید با دیدن سختی های روند قانونی طلاق و امکان عدم احقاق حق برخی از زوجین در دادگاه (از قبیل مهریه و حضانت فرزند و .. ) ، صبر و حوصله بیشتری در زندگی به خرج دهند و راحت اسم طلاق را بر زبان جاری نکنند.
پ.ن: میگویند شخصی به خاطر مهریه در زندان بود و مسئول نظافت دستشویی ها. یکبار با خود فکر کرد اگر دستشویی خانه خودم را نظافت کرده بود و در کار منزل به همسرم کمک کرده بود کارم به اینجا نمیکشید. حقیقت تلخی است…